جوجه رنگی
عزیز دلم ورود داداش کوچولو به خونه ما واقعا زندگیمون رو دگرگون کرده. بعضی وقتا حس میکنم پذیرفتن شرایط جدید برات سخته و واقعا بهت حق میدم. آخه تا یه مدت پیش هیچکس توجه و محبت مامانی و باباییت رو باهات سهیم نبود اما الان یه داداشی فسقلی نق نقو اومده که با وجود مشکل پاهای کوچولوش، تمام وقت و انرژی من متعلق به اونه. در واقع گاهی اوقات فکر میکنم بهت ظلم میشه و خودم رو سرزنش میکنم . آخه گاهی وقتا حسابی بهونه گیر میشی و به هیچ صراطی مستقیم نیستی. بابایی هم حسابی گرفتار کاره و نمیتونه برات زیاد وقت بذاره . با اینکه تو خیلی داداشی رو دوست داری و همش دلت میخواد تو کاراش بهم کمک کنی. حتی میخوای خودت پمپرزش رو عوض کنی و اگه نه بگم قهر میکنی. وقتی دا...
نویسنده :
فاطمه مامان
13:16