نفسمون النانفسمون النا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره
مامانی النامامانی النا، تا این لحظه: 39 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

تولد دوباره ام

باغ ارم

1396/2/20 0:03
نویسنده : فاطمه مامان
154 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دخملی مامان...

یکی دوهفته بود که با عمه جون قرار گذاشته بودیم بخاطر اردیبهشتِ قشنگ، یه روز بریم باغ ارم... بالاخره امروز بعدازظهر زدیم بیرون. بعد از یه ربع تو صف ایستادن واسه بلیط، وارد باغ شدیم غافل از اینکه شما از خونه ازم قول گرفتی که وقتی رفتیم بیرون خوراکیهایی که لیست کرده بودی برات بخرم. اما تو راه هیچی نگفتی و منم به کُل فراموش کردم. ولی همینکه وارد باغ شدیم غُرزدنهای جنابعالی شروع شد؛ " پس کی چیز برام میخری؟ خیلی خسته شدم... پام درد گرفت... با شکم خالی نمیتونم راه برم... بریم خونه، بریم خونه..." فقط استخر و ماهی گلی ها تونست یه کم سرگرمت کنه اونم فقط چند دقیقه. 

انقد بهونه گرفتی وغُرزدی که زود زود اومدیم بیرون تا شما خوراکی بخری و دست از سرمون برداری. بعدش دیگه ما بودیم که میگفتیم بریم خونه. ولی گفتی:" نهههههه ما که تازه اومدیم. حالا زوده بریم خونه..." 

از دست تو دختر که نق زدن هاتم با مزه است...

فدات بوس...

و چند تا عکس که به زور ازت گرفتم...

پسندها (1)

نظرات (0)