امـیــدوار بـاشـــیـــم
نگاه به حالایمان نکن!
ماهم خوب میشویم،
باران میبارد و با حالی خوش،
زیر باران قدم میزنیم و میرقصیم.
اسفند است و بارانهایش و بیخیالی،
اسفند است و یک قلپ چای و آرامش...
هرچند که کمی خستهایم و حالمان خوب نیست، ولی هنوز هم میشود لابهلای تمام دلهرهها به صدای باران گوش داد و آرام شد. میشود به صلابت ساقههای گیاه نگاه کرد و استحکام گرفت.
نگاه به حالایمان نکن عزیز! قرار نیست همیشه از پشت شیشه باران را تماشا کنیم و در نهایت اندوه، به خیابانهای تاریک و مه گرفته زل بزنیم.
قرار است خوشی زیر پوست ما هم بلغزد و صدای لبخندهامان گوشهای خیسِ خیابان را پر کند.
نگاه به حالایمان نکن عزیز، قرار است رد شویم از این درد، قرار است رو به راه شویم...
هیچوقت، هیچ حالی
به یک قرار نمانده...
بعد از هر طوفان، آرامشی هست
و این را با لبخند
هرروز با خودت تکرار کن!
آنقدر تکرار کن تا بگذرد، برود...
و این چرخه ی امید ادامه داشته باشد
مگر نه اینکه ما زندهایم
تا امیدوار باشیم
حتی در اوجِ نا امیدی...
ماهم خوب میشویم،
باران میبارد و با حالی خوش،
زیر باران قدم میزنیم و میرقصیم.
اسفند است و بارانهایش و بیخیالی،
اسفند است و یک قلپ چای و آرامش...
هرچند که کمی خستهایم و حالمان خوب نیست، ولی هنوز هم میشود لابهلای تمام دلهرهها به صدای باران گوش داد و آرام شد. میشود به صلابت ساقههای گیاه نگاه کرد و استحکام گرفت.
نگاه به حالایمان نکن عزیز! قرار نیست همیشه از پشت شیشه باران را تماشا کنیم و در نهایت اندوه، به خیابانهای تاریک و مه گرفته زل بزنیم.
قرار است خوشی زیر پوست ما هم بلغزد و صدای لبخندهامان گوشهای خیسِ خیابان را پر کند.
نگاه به حالایمان نکن عزیز، قرار است رد شویم از این درد، قرار است رو به راه شویم...
هیچوقت، هیچ حالی
به یک قرار نمانده...
بعد از هر طوفان، آرامشی هست
و این را با لبخند
هرروز با خودت تکرار کن!
آنقدر تکرار کن تا بگذرد، برود...
و این چرخه ی امید ادامه داشته باشد
مگر نه اینکه ما زندهایم
تا امیدوار باشیم
حتی در اوجِ نا امیدی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی