نفسمون النانفسمون النا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
مامانی النامامانی النا، تا این لحظه: 39 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

تولد دوباره ام

لنگر انداختی جوجه کوچولو

1391/5/10 22:30
نویسنده : فاطمه مامان
187 بازدید
اشتراک گذاری

طبق محاسبات دکتر، نقلک مامان امروز باید به دنیا می اومد هرچند که ده روزه من و بابایی داریم لحظه شماری میکنیم اما خبری نشد ازت. دیگه اینکه کی قصد داری بیای و راحتمون کنی الله اعلم.

راستی از باباجونت واست بگم که دیشب از دستش میخواستم دونه دونه موهام رو بکنم. چرا؟ آخه نمی دونی که، تازه می گفت هنوز حس بابا شدن ندارم و تا نی نی مون به دنیا نیاد احساس نمی کنم که بابا شدم. گلی به جمال این باباییت. من دارم منفجر میشم اونوقت نمی دونم دیگه حس بابا شدن محمدم کی می خواد بیاد؟ با اینکه همیشه باهات حرف می زنه و با وسایلات بازی می کنه اما نمی دونم از نظر خودش حس بابا شدن چیه؟ اگه بدونی یه مدت پیش که مامان بزرگ واست سرویس کالسکه خریده بود، اون رو برمیداشت تو خونه می چرخید و می گفت نی نی مون رو می خوام ببرم گردش. منم از کاراش می خندیدم. بعضی وقتا هم بهت میگه جوجه مون. شبا که میاد خونه حتماً به اتاقت سر می زنه و همش میگه جوجه من اگه من اینهمه چیز داشتم با کله می اومدم به این دنیا. چند ماهه که از من بدتره و خواب نداره اما در چهارچوب قوانین خودش تا با چشمای خودش نبیندت بابا شدن رو حس نمی کنه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)