عاشششششقتم
عشق مامان سلام. میخوام از فعلهای بامزه تو بگم که هنوز توی صحیح صرف کردنشون یه کوچولو مشکل داری. دیروز که با بابایی رفته بودیم بیرون از جلوی یه مجتمع مسکونی رد شدیم که توی محوطه اش چندتا بچه مشغول بازی بودن. دخملی منم همچین با حسرت بهشون نگاه کرد و گفت : "کاشکی خونه ما هم اینجا می باشیده بود. " مامانی فدای اون غم توی صداااااات....
قبل از بیرون رفتنمون هم یه نگاهی بهم انداختی و با اون شیرین زبونیت گفتی: " قلبونت بلم که لژلب زدی" . حالا من؛
از صبح تا شب ، شاید بالغ بر صدبار ازم میپرسی" مامان دوستم دالی؟؟؟"
عزیز دلم بخدا هیچوقت ،حتی تو اوج عصبانیتم یکبار هم نشده که پیش بیاد بهت بگم دوستت ندارم ولی نمی دونم چی باعث شده ذهن کوچولوی تو درگیر این مسائل بشه و مدام ازم این سوال رو بپرسی.
یا وقتی مشغول کارم بی هوا میای بغلم میکنی ، کلی مامانی رو می بوسی و میگی:" مامان دوستت دالم " یا " مامان خیییلی عاشقتم" . اونوقته که از ته دلم دعا میکنم خدا همه بچه ها رو واسه والدینشون نگهداره این نفس من رو هم در پناه خودش حفظ کنه . قربون اون قلب مهربونت برم ، می میرم برات.