عکسهای سفر

سلام عزیزکم. بالاخره بعد از چندین روز فرصتی دست داد تا عکسهای مسافرت رو اینجا برات بذارم. آخه هفته پیش که اصلاً نمی دونم چطور گذشت چون اکثر وقتاش من و تو خواب بودیم، انگار خستگی سفر از تنمون خیال بیرون رفتن نداشت. اونقدر زود گذشت که آخر هفته باورم نمی شد که هفته تموم شده و باز می خواستیم بریم شهرستان.

این هفته هم که یکی دو روزش شما خانوم گلی بخاطر سرماخوردگی مریض و بیحال بودی اما خدا روشکر امروز دیگه خوبی.

راستی یه اتفاق بد هم درمورد عکسهای سفرمون افتاد که حسابی اعصابم رو بهم ریخت ولی کاری از دستم برنمی اومد. اشتباهم این بود که همه عکسها رو از دوربین کات کردم که توی لبتاپ نگهشون دارم ولی نمی دونم چی شده بود_ به احتمال زیاد بخاطر فضای کم پارتیشن_ که بعدش دیدم تعداد زیادیشون نیستن. بخصوص عکسهای تله کابین حیران که تو خیلی دوست داشتی و هنوز با شوق واسه مامانی تعریف میکنی و همش میگی "بازم بریم تله کابین".

بهرحال عکسهایی که مونده واست اینجا میذارم که همین هم غنیمته.

اولین روز سفر، الناگلی من در پارک سیرجان ؛

حمام گنجعلی خان کرمان؛

جیگر مامان که واسه گذاشتن وسایل تو ماشین کمک میکنه؛

و بابامحمد و دخملش، سقاخونه حرم امام رضا؛

خانوم گلی متین و باوقار من، البته فعلاً؛

و شیطنتهات توی صحن حرم ؛

پارک جنگلی طرقبه؛

اینجا همون رستورانیه که دوسال پیش که هنوز یکساله نشده بودی با مامان مهسا رفته بودیم و امسال واسمون تجدید خاطره شد. فرقش با دفعه قبل این بود که ایندفعه به جای شیر،حسابی کباب و جوجه خوردی. نوش جونت عزیزم...

خونه جنگلی شمال ،جنگل دوهزار، النا خسته از بازی و شیطنت؛

اینجا با مامانی قهری چون تو ماشین خیلی اذیتم کردی و من دعوات کردم.

ببخشید ... واسه قهر کردنت هم میمیرم عزیزکم؛

من و عشقم توی آلاچیق جنگلی؛

و روز تولدمون در پارک ارم تهران؛