سلام خانم گلم. امروز با مامان بزرگ و خاله زهرااینا خونه خاله مهناز بودیم. البته شما از دیشب بدون من اونجا مونده بودی. آخه دیشب با خاله زهرا که تازه اومده بود خونه ما رفتیم پارک که افطار بیرون باشیم. خاله مهناز هم اتفاقی باهام تماس گرفت و وقتی فهمید اونجا هستیم اومد پیشمون. با بچه ها حسابی بهت خوش گذشت و تا دیروقت دور هم بودیم. آخرین لحظه خاله یه تعارف زد که " امشب میای خونه ما پیشم بمونی؟" تو هم دودستی گرفتی و رفتی. پیش نیومده بود بدون من دوست داشته باشی جایی بمونی. شاید بیشتر بخاطر این بود که فهمیدی نازنین و فرنوش هم تصمیم دارن شب رو خونه خاله بمونن. خلاصه فقط سفارش یه لباس راحتی دادی که وقتی میام پیشت برات بیارم آخه خاله امروز ما ر...