نفسمون النانفسمون النا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
مامانی النامامانی النا، تا این لحظه: 39 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

تولد دوباره ام

افعال بامزه تو

فدات شم عشق مامان که هنوز  نمیتونی فعل رو تو جمله هات درست بکار ببری. میگی "مامان ماکالونی واسم بپخ بخولم". وقتی میخوای بگی منو تو تابم بذار به زبون خودت میگی: "بذارمون تو تابم. "به " منو بگیر" میگی : "بگیرمون. " . به "منو ببر" میگی: "ببرمون". تمام افعال شبیه اینا رو همینطوری تلفظ میکنی.  جمله تکراری روزانه جیگر مامان اینه:" مامان ببلمون مهدکودک" ... فدای شیرین زبونیات... ...
25 دی 1393

تابستانت بخیر ...

به پایان بهار رسیدیم. تابستانت به خیر و شادی دخترکم ... تابستان زیباست. شبهای پر ستاره اش . گرما و درخشش خورشیدش . روزهای بلندش ... هندوانه و گیلاس و شربت خنک . طعم خوب کودکی ها ...  همه زیباست.....          لذت ببر و نفس بکش از فصل تولدت... تولد دوباره من    نفس بکش                                عمییییییییییییق        &n...
31 خرداد 1393

کودک بمان عروسکم

دخترکم؛ زود بزرگ نشو مادر کودکیت را بی حساب می خواهم و در پناهش جوانیم را زود بزرگ نشو فرزندم آرام آرام پیش برو آن سوی سن و سال هیچ خبری نیست گلم هرچه جلوتر می روی همه چیز تند تر از تو قدم برمیدارد حالا هنوز دنیا به پای تو نمیرسد ، الهی هرگز هم قدمش نشوی ... هرگز... همیشه از دنیای ما آدم بزرگها جلوتر باش؛ یک قدم، دو قدم ... ولی زود بزرگ نشو مادر آرام پیش برو عزیزکم آنجا که عمر وزن می گیرد دنیا قدری سبک می شود که هیچ هیجانی برای پیمودنش نخواهی داشت... آن سوی سن و سال خبری نیست از ته دل بخند به اداهای ما که بر ای خنداندنت دلقک می شویم بزرگ که شوی از ...
12 مهر 1392

دلنوشته های مامان

سلام عزیز دلم. چند روزی از اولین ماه اولین بهار زندگی شما سپری شده و مامان با یه دنیا آرزوی خوب برای تو، میخواد همیشه مثل بهار شاد و سرزنده باشی گلم... میدونی عروسکم؛حال و هوای امسال فرق میکنه با هر سال؛ امسال تو هستی و یه حس و حال خوب به زندگی من و بابایی بخشیدی. از وجود پاک تو فرشته آسمونی، خونه مون مثل بهشت شده. انگار بخشی از وجودمون شدی، با یه ذره ناخوشی و ناراحتیت زندگی واسمون جهنم میشه و وقتی میخندی دنیا مال ماست. هیچ چیزی از صدای خنده تو قشنگ تر نیست... نمیدونم حس دوست داشتن تو رو چطور توی این نوشته ها جا بدم اما شاید فقط وقتی این حس رو درک کنی که خودت مادر شده باشی. خدارو روزی هزاران بار شکر میکنم دخت...
18 فروردين 1392

تعطیلات نوروز

یه سلام گرم مادرونه به دختر خوشگل خودم پس از یک وقفه نسبتاً طولانی. عزیزم تعطیلات خوب نوروزی رو کلاً شهرستان بودیم و بعد از 14روز،دیروز برگشتیم شیراز. این یکی دوهفته حسابی خوش گذشت و خیلی جاها رفتیم گلم. این روزها برای من که اولین سال نویی بود که شما تو بغلم بودی، نوروزی کاملاً متفاوت و البته دوست داشتنی بود. سختی ها و مشکلات مادر بودن رو با تمام وجود میپذیرم و خدا رو شاکرم بخاطر فرشته نازی که به من بخشیده. دوستت دارم الناجونم... و اما عکسهای اولین تعطیلات نوروزی دخملی گل ما؛ اینجا چهارمین روز عیده توی حیاط خونه بابابزرگ؛ مامان فدای خنده هات... ...
16 فروردين 1392

زیباترین تقویم سال نو

فدای پرنسس خوشگلم که امسال با بودنش بهار واقعی رو به زندگی مامان و بابا آورده؛  عاششششقتم عروسک     لحظه تحویل سال 1392هجری شمسی ساعت 14و31دقیقه و 56ثانیه 8جمادی الاول 1434هجری قمری 20مارس 2013میلادی ...
28 اسفند 1391

کوچولوی باهوشم

  فدات شم عزیز دلم که این روزا چند تا کار جدید و بامزه یاد گرفتی. وقتی ازت میپرسیم "عکست کجاست" زود با اون انگشتهای کوچولوت به سمت عکست اشاره میکنی و از دیدن خودت حسابی ذوق میکنی. و دومیش نشون دادن زبونت هستش تپلی باهوش مامان، دوستت دارم... ...
23 اسفند 1391